اسم پسر جدید و شیک ایرانی + کمیاب و خاص 1402
خب حالا که به دنبال اسم پسر جدید و شیک ایرانی هستید تبریک میگیم قدم نو رسیده مبارک. ما هم اسم های متفاوتی رو بهتون پیشنهاد میکنیم که بتونید ی اسم پسر کمیاب و خاص و تک انتخاب کنید. سعی بر این شده در این لیست تعداد کمتر ولی با کیفیت تر باشه با ما
خب حالا که به دنبال اسم پسر جدید و شیک ایرانی هستید تبریک میگیم قدم نو رسیده مبارک. ما هم اسم های متفاوتی رو بهتون پیشنهاد میکنیم که بتونید ی اسم پسر کمیاب و خاص و تک انتخاب کنید. سعی بر این شده در این لیست تعداد کمتر ولی با کیفیت تر باشه با ما همراه شوید.
برای انتخاب اسم پسر چند نکته رو در نظر بگیرید
- هم برای امروز خوب باشه هم برای آینده.
- سعی کنید با نام خانوادگی شما هماهنگ یا سازگار باشه.
- تلفظ راحت و روان خیلی مهمه.
- این که کمیاب باشه و ریشه ایرانی هم داشته باشه بسیار عالیه.
- اگه اسم شیک و جدید برای پسر انتخاب می کنید در خاص بودن زیاد افراط نکنید.
جدید و شیک
پارسا : پاکدامن، دیندار، پرهیزکار، عارف، دانشمند
آراد : آراینده، بخشنده، سپید دست، جوان مرد، آراسته، نگاریده
آرشام : دارای زور خرسپسر آریامنه و پدر ویشتاسپ از خاندان هخامنشی
بِهنود : از کلمات دساتیری به معنی پسر عزیز
ماهان : منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه
آبتین : روح کامل، انسان نیکو کار
صدرا : ارج دهنده، بلندمرتبه، فيلسوف ایرانی معروف به ملاصدرا
باربد : محافظ یا مسئول نوازنده و موسیقی دان معروف دربار خسرو پرویز.
آیدین : شفاف و روشن، درخشنده مانند ماه
پویان : آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، جوينده
هیراد : خوشرو، خندهرو
بهداد : آفریده خوب
کیان : پادشاهان، بزرگان، سروران
مهبد : نگهدارنده ماه، سرور ماه، کنایه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است
ایرانی اصیل
آتش : فروغ و روشنایی
دانا : آگاه، عالم، دانشمند
آذرمهر : مهربانی خورشید،
نیما : عادل، نامور، نیمه ماه، کوچک
مهران : منسوب به مهر، دارندهي مهر، فروغ خورشید، نام پدر اورند سردار ايراني
آرمین : آرامش، مرد همیشه پیروز
اشکان :نام سومین نیای پاک
مهراب : دارندهی جلوه آفتاب و كسی كه تابش مهر دارد
اَنوش : بی مرگ. جاویدان
بیژن : نام پسر گیو
بردیا : نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه
پیروز : فاتح، نام پادشاه ساسانی
پیمان : مهر، عهد
همایون : دارای تأثیر خوب، خجسته، مبارک، فرخنده
جم : مخفف جمشید
سیاوش : دارنده اسب نر سیاه، پسر کیکاووس
شهراد : پادشاه جوانمرد، پادشاه بخشنده
سهند : محکم، پابرجا
خسرو : نیک آواز. نام پادشاه ساسانی
رادین : آزاده، جوانمرد، بخشنده
کیان : پادشاهان، بزرگان، سروران
مازیار : صاحب کوهستان
دادفر : دارای فر و شکوه و عظمت از حیث دادگری و عدل
دهناد : نظم و ترتیب
شهریار : فرمانروای شهر یا کشور، پادشاه، حاکم
شاهرخ : شاه سیما، آن که چهرهای با هیبت و شکوه چون شاه دارد
زرتشت : دارندهی شتر زرد، پیامبر ایران باستان
آرش : درخشنده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی که در تیراندازی بسیار توانا بود
مهیار : ماهیار، نام پهلوان ايرانی
سِپنتا : مقدس
مهراد : جوانمرد مِهتر و بزرگتر، بخشنده بزرگ
رهام : نام پسر گودرز پهلوان ایرانی، از شخصیتهای شاهنامه، پرنده شکست ناپذیر، لطافت باران
سِپِهر : آسمان
سورن : دلیر و پهلوان ، توانا
شروین : معشوق مردمان، پایدار و نامی، نام انوشیروان دادگر
سامیار : ثروتمند، یاور آتش، محافظ آتش
کمیاب
آران : نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان، اسم شهری قدیمی
دارمان : از شخصیتهای شاهنامه
آرسان : اسم پسر اردشیر دوم
آرسین : پسر آریایی
آرکا : آرخ، مایه اطمینان و پشتگرمی
اردوان : نگهبان درستکاران
خوشیار : دوست و يار شاد
بُرنا : جوان، ظریف، دلاور
رسام : تصویرگر، صورتگر، نقاش، طراح، نگارگر
بامداد : صبح، صبا، نام پدر مزدک
جویان : جوینده، از شخصیتهای شاهنامه
داتیس : سرداری از مردم ماد
ژیوار : زندگی، نام کوهی در اورامان
دامون : دشت و صحرا
رامان : منسوب به رام
تکین : پهلوان، دلاور
سُروش : پیام آور، فرشته
سوما : ماه، زیبا
پرشان : رزمجو، مبارز، دلاور
شیانا : پاداش دهنده و جزا دهنده
فربود : راست و درست
فرزام : لایق، درخورد
ارشک : شاه سلسلهي هخامنشی، پسر و جانشین اردشیر سوم، مؤسس خاندان اشكاني
خاص و تک
آتیلا : (ترکی) چابک، شجاع، نام ، نامدار
ادیب : زیرک، نگاهدارندهی حد همه چیز؛ بافرهنگ.
ارمین : نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی
حِسام : شمشیر تیز و برنده
احسان : خوبی ، نیکی، نیکویی
اردلان : از واژه ارد ایرانی است
اسپاد : دارنده سپاه نیرومند
اشومنش : پاک منشآچیم : ریشه عبری ، نام یکی از نیاکان یوسف نجار
ایلماز : پایدار، جاویدان، ماندگار، کسی که در محدوده زمان نمی گنجد.
آیهان : آیهان = آیخان (آی + خان) پادشاه
شهنام : بزرگ نام و دارندهی نامِ شاهانه؛ نیکنام، نکونام
دانوش : نام شخصی در داستان وامق و عذرا
بامشاد : نام نوازنده. نامی در روزگار ساسانی
بِهرنگ : نکوتر رنگ، رنگِ نیکوتر
پاساک : نام برادر زاده داریوش بزرگ
پدرام : نام نبیره سام. درود، شادباش
جاوید : نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان
فرشید : دارای شکوه و عظمتی چون خورشید، درخشان
دادار : دادگر، عادل
داوید : داوود
رامتین : دارای آرامش ، آسوده خاطر
شاهین : نوعی پرندهی شکاری از خانوادهی باز
بهسود : از نامهای زمان ساسانی
راژان : خوابیدن، جنبیدن گهواره، روستایی در بخش سلوانا، شهرستان ارومیه
رامسین : گونهی کهنه رامتین به معنی سازنده و نوازنده است.
رایان : باهوش و دانشمند، نگهبان آسمان، در عربی نام کوهی در حجاز و نام شهری و روستایی است.
سدرا : نام درختی در آسمان هفتم بهشت
سامان : سرزمین، ناحیه، محل، مکان؛ ترتیب و روش چیزی یا کاری، ثروت، دارایی، قوت، توانایی؛ صبر، آرام و قرار